بدون عنوان
تقریبا یه هفته پیش رفتیم نوشهر خونه پدرجون ومادر جون خیلی خوش گذشت تو وآیلین جون حسابی خونه رو میذاشتین رو سرتون اونجا بود که یاد گرفتی از پله بالا بری تا یه لحظه حواسم ازت پرت میشد میرفتی رو پله ها منم میومدم از پشت هواتو داشته باشم که یه موقع خدانکرده نیفتی این هم چندتا عکس از اون روزا اینجا اویدر یه سد خاکی خیلی خوشگل این هم پارمین وایلین وخاله جون اینجا هم خونه پدر جونه ...
نویسنده :
نگین
17:53